عملکرد دوگانه وناموفق هفتسالهء دولت افغانستان
محمد عوض نبی زا ده محمد عوض نبی زا ده

                  پیوست به گذشته                      قسمت دوم

        

            عدم نظارت جامعه جهانی از بازسازی نا متوازن در کشور

فقدان یک دولت دیموکراتیک در افغانستان سبب شده است تا ایجاد  یک ‏ملت واحد در کشور شکل نگیرد، و زمانیکه این وحدت نضج گرفته متاسفانه دیکتاتوری ظهور کرده است، و این همزستی ملی را به بهانه حفظ امنیت مرز ها و ‏حاکمیت ملی( استبدادی) از زمان امیر عبد الرحمن تا کنون ، نسل کشی ها ، تلاش برای محو هویتها ، فصل خونین جنگهای تنظیمی و میان گروهی و قتل عامهای اتنیکی و مذهبی امارت طالبان خدشه دارساخته و فضای اخوت و برادری را متشنج گردانیده اند. ‏ افغانستان تاهنوز از گروه های پراگنده قومی به یک ملت همبسته چهره عوض نکرده است. اگر مردم افغانستان درچوکات یک ملت همبسته و همگرا عرض وجود نمایند، قبل ازهر چیز باید شرایط رشد فکری  و اندیشه ء ملی فراهم گردد. این شرایط که درعرصه های متفاوت مناسبات و روابط اجتماعی، زمینه را برای شکل گیری تفکر واندیشه ملی فراهم مینماید تا درکشوری مانند افغانستان با تکثر فرهنگ ونمادهای متفاوت قومی، که به تدریج باید  از حالت نماد های متکثر به یک ملت واحد وقابل پذیرش همگانی تبدیل گردد. اما بر خوردهای خونین اتنیکی ، قومی و مذهبی در تا ریخ معاصر افغانستان   ، بخوبی  مشت مبلغین ، موجودیت ملت واحد ، وحدت ملی را باز کرد و نشانداد ، که سکوتهای موقتی نمیتواند تجسمی از وحدت ملی باشد . مردم افغانستان باید فاصله زیادی را تا رسیدن به وحدت ملی پایدار طی کنند . وحدت ملی نه با آرزو و حسن نیت چند زمامدار و نخبه ء سیاسی  بوجود می آید اما پروسه نسبتا طولانی است ، که باید از متن واقعیتهای  ، تاریخی، سیاسی و فرهنگی مردم عبور داده شود ، و این مسا له بدون مشارکت واقعی همه اتنیهای جامعه ، در قدرت ، اداره امور جامعه ، فرهنگ  ، اقتصاد امکان پذیر نیست. مردم و روشنفکران کشور اعم از پشتون، تاجیک ، هزاره و ‏ازبک  و سایر اقوام کشور که از تفوق طلبی مذهبی و قومی طالبان به ستو ه آمده بودند،  در انتخابات  برای حامد کرزی رأی دادند، ‏تا باشد اعتماد قومی در یک روند دیموکراتیک تحت زعامت وی ایجاد ، وهمبستگی ملی ‏شکل گیرد. اما اینبار بازهم تیر مردم  افغانستان به هدف نخورد، و سیاست های مطلق گرایانه رئیس جمهور عملاً ‏همزیستی قومی را به  مخاطره انداخته است. دولتمردان کنونی افغانستان ، سنت عملکرد دولت های گذشته را تکرار می کنند وتا این رویکرد تغیر ننمايد در حیات اجتماعی مردم افغانستان تغیری رونمانخواهد شد و میلیارد ها دالر کمک جامعه ء بین المللی -  به نام مردم افغانستان  - درجیب ها وبانک های شخصی خواهند ریخت.و بلند منزل های مافیای قدرت در شهر ها وشهرک ها سر بلند خواهندکرد ولی فقر ، چون هیولای بنیاد بر انداز در زنده گی مردم افغانستان چیره خواهد بود واضحاً این پایان کار نیست، اقوام با هم برابر و برادر افغانستان ‏روزی در یک نظام دیموکراتیک این پیوند را تشکیل خواهند داد و بنام یک ملت واحد در کنار هم در یک ‏فضای صمیمت و همدلی زیست، کرده و نظام سیاسی دموکراتیک در کشور را بوجود خواهندآورد . یکی از اهداف آقای کرزی و طرفدارانش اینست که مناطق امن هزاره جات  را در پوشش کوچی وغیره در جنگ و خون ریزی بکشانند و بعد دامنه این جنگ را در ولایات غربی و شمال  کشورتوسعه بدهند تا با همین بهانه جنگ و ناامنی «زمان ریاست جمهوری » خویش را برای چند مدت دیگری نیز تمدید نماید.. متأسفانه که یکی از نواقص عمده کلیه اقوام ، و به خصوص مردم هزاره  همین گونه «خوش باوری ها» بوده که در طول تاریخ فریب حکام خودکامه، افغانستان را خورده و همچنان از گذشته تا حال «درس عبرت» نگرفته و همیشه قربانی سیاست های نظام های استبدادی و تمدن ستیز در کشور گردیده اند.شرایط بوجود آمده پس ازسقوط رژیم  طالبان توقع میرفت فرصتی فراهم شود که اندکی ازتنشها وبد گمانی های  تک قومی کاسته و با خاموش شدن جنگها وتنشهای قومی، زبانی ومذهبی وایجاد دولتی با مشارکت نمایندگان اقوام وکمک های نظامی، اقتصادی وعمرانی جامعهء  بین المللی برای مردم ودولت افغانستان سرنوشت این کشور را با  آینده جدیدی برای تامین صلح وثبات  امید وار میسا خت. و برای فراهم آوردن این فرصت، نیازمند حمایتهای جدی سیاسی، اقتصادی وفرهنگی جامعه بین المللی در جهت برداشتن موانع همسازگاری اقوام و کاهش نا خویشتن داری های اجتماعی از زمره ء مهمترین شکل این گونه حمایتها تلقی میگردید. ولی با تآسف  جامعه جهانی  در ین باره  تجربه خوبی از خود تبارز نداده است .بازسازی بدون تبعیض و مطابق تعین و تثبیت اولویت های مناطق مختلف کشور یکی از وظایف ملی و اخلاقی  حکومت و جامعه جهانی میباشد .  بخصوص جامعه جهانی و کشور های کمک دهنده  مسولیت جدی برای نظارت از تحقق پروگرام باز سازی در  مناطق  نیاز مند وحسابگیری از دست اندر کاران دولتی و انجو ها را به عهده دارند و در برابرمردم افغانستان جوابده و پا سخگو میباشند. برای بیرون رفت از معضله کنونی لازم است تا جامعه بین المللی و دولت  اگر در مبارزه با تروریزم و آوردن صلح و ثبات در کشور ما صادق هستند بهتر است با پذیرش واقعیت های عینی و ذهنی جامعه با انعطاف های لازم از سقوط دوباره کشوربه مرکزتروریزم  جلوگیری نمایند و برای شکستن بن بست کنونی ضروری است تا در ساختار حکومت کنونی با وارد ساختن شخصیت های با پشتوانه مردمی تدابیر لازم را با دید وسیع وبازتری فراقومی و فرا گروهی اتخاذ  نمایند.  افغانستان یک کشور محروم از تمام ضرورت های اولیه ودر گیر سه دهه جنگ و ویرانی و فقر در طی هفت سال اخیر به صورت غیر مترقبه شاهد دگرگونی ها و برنامه های غیر عادی و  نا آشنا بوده است که این برنامه ها و پروگرام ها در بسیار موارد  نه تنها ضرورت های اولیه مردم ما را مرفوع نساخته و به اقتصاد ورشکسته کشور کدام کمک را انجام نداده است فقط برای استفاده جویان و تاراجگران پول توانسته است که بازارخوبی کمایی  پول به دست آوردن را مهیا سازد .برنامه سازان برای انکشاف و ترقی افغانستان هنوز نداسته اند که ضرورت های اولیه این مردم چیست و چی را باید در اولویت قرار میدادند. بنا در سالهای اول  تحولات و بعضا حالا هم با عجله دست به تطبیق پروگرام های غیر بنیادی و بی هدف میزنند و انهایی که دست هایشان به این کیسه های پول میرسد بدون در نظرداشت دانش و تجربه کافی در ایجاد یک سازمان و یا برنامه دولتی و یا غیر دولتی پول های کمک شده به نام  مردم فقیر افغانستان را به نام های این و آن به تاراج  میبرند که از جمله میتوان ازتاراج  مقادیر هنگفت پول تحت نام  ایجاد هزاران  سازمان و برنامه دولتی و غیر دولتی نام برد که  در بسیاری موارد این سازمانها  دور نما و هدف مشخص نداشته و نه تنها برای کشور و مردم فقیر ما کمک را انجام داده نمیتواند بلکه حساسیت ها و سوالهای  را در میان مردم ما ایجاد مینماید . ولی امیدواریم که این  حالت ادامه نیابد تا افغانستان دیگر از این مصیبت ها نجات یابد .

نزدیک به هفت سال پس از سرنگونی طالبان، آینده افغانستان هنوز روشن نیست. برغم ده‌ها هزار نیروی نظامی‌خارجی و میلیاردها دلار کمک مالی، این کشور همچنان با فقر شدید و ناامنی ناشی از حملات تروریستی و مرگبار متعدد مواجه است.کابل به مانند پایتخت یک کشور تحت اشغال می‌ماند. دیپلمات‌های خارجی و مقامات سازمان ملل متحد به علت خطر ربوده شدن اجازه ندارند به تنهایی در خیابان‌ها تردد کنند؛ بنابراین پشت پنجره‌های دودی موتر های خود به تردد مشغولند. تعداد زیادی از  خیابان ها و جاده‌های بزرگ تبدیل به سنگرهای سمنتی ، وخط مقدم تبدیل شده است.گرچه جامعه جهانی و مسوولین دولتی همواره ازبازسازی وتامین عدالت اجتماعی وجامعه مدنی حرف میزنند مگر در عمل مردم  کشور اثرات باز سازی رابه زندگی خودها احساس نکرده اند پس چگونه مردم  میتوانند بالای کارکرد های جامعه جهانی و دولت کنونی ومفاهیم  مشارکت ملی  باور واعتماد نمایند   برای بیرون رفت از معضله کنونی لازم است تا جامعه بین المللی و دولت اگر در مبارزه با تروریزم و آوردن صلح و ثبات در کشور ما صادق هستند در سیاست های شکست خورده هفتسال گذشته شان باز نگری نمایند  وبهتر است با پذیرش واقعیت های عینی و ذهنی جامعه ما با انعطاف های لازم از سقوط دوباره کشور در منجلاب بدبختی جلوگیری نمایند که او ضاع  موجودنه به نفع مردم افغانستان ، نه به نفع جامعه بین المللی و نه هم به نفع حلقات قوم پرست حکومت کنونی خواهد بود. نیروهای خارجی و جامعه بین المللی ازین بیشتر فریب مهره های شکست خورده خود را نخورند و نگذارند که حلقات قوم پرست و مغرض در حاکمیت کنونی از همه امکانات نظامی، اقتصادی و سیاسی شان درجهت تامین منافع شخصی و گروهی خود و تخریب دیگران استفاده نمایند. جامعه جهانی به خاطر حل اساسی و دائمی مسایل کشور از انتصاب افراد بدنام و منفور در مناصب دولتی در خارج و داخل کشور جلوگیری بعمل آورد. در توسعه و تامین باز سازی  متوازن بدون تبعیض   بر اساس  نیاز های بنیادی  مردم هر ولایت در زمینه ایجاد اشتغال به کار و کاهش فقر و بیکاری گام های موثری برداشته و  با قاچاقچیان مواد مخدر بدون انعطاف و استثنا و با جدیت بیشتری برخورد صورت گیرد ومصلحت اندیشی ها کنارگذاشته شوند.انکشاف متوازن بازسازي ونوسازي در هفت سال که گذشت، درکشوروجودنداشته گرچه مناطق هزاره نشین کشور در مدت هفتسال اخیر از با امن ترین مناطق افغانستان بوده است زیرا مردم هزاره علاقه مندی دلسوزانه به خاطر صلح و ثبات دارند و بخوبی درک میکنند که در شرایط صلح آمیز مردم هزاره نفع بیشتر  را نصیب خواهد شد . ،  جای تعجب است که از جمله سه هزار کیلو متر سرک قیر ریزی شده در کشور صرف یک سرک  چند صد متره در بامیا ن قیر ریزی گردیده است که:- اولین سرک قیر ریزی شده بامیان، با تبلغات گوش کر کننده افتتاح شد.. کار سرک کابل – هرات با بسیار کندی و تعلل  به پیش می رودو از قیر ریزی واسفالت خبری نیست و هنوز دولت روی سرک بامیان  ـ کابل جدی کار نمی کندوفقط فریب دادن مردم است وبا این وضعیت ۴ـ ۵ سال طول خواهد کشید تا این سرک تکمیل گردد.

مردم هزاره از جامعه جهانی تقاضا دارندتا برای اشتغال یابی جوانان هزاره وانکشاف مناطق هزاره جات در بخشها ی زیر ساخت اقتصادی – اعم از سرک – برق – استخراج معادن - زراعت عصری – شهرک سازی وغیره از طریق موسیسات  اقثصادی کشور های جهان سرمایه گداری نمایند  و همچنان تحقق خواسته ها وتقاضای برحق وعادلانه ذیل  را از جامعه جهانی و  دولت کنونی مطالبه مینمایند :--  حل معضله کوچی ها باید بصورت دایمی و همیشگی   - تطبیق پروژه  سرک شاهراه آسیا ئی از کابل- هرات از طریق هزاره جات  صدور فرمان  ایجاد ولایات جدید پشنهادی جاغوری–  بهسودو پنجاب مناطق هزاره جات - رفع لغو و  ازبین بردن فرمان تبعیض پسندانه سردار هاشم که علیه  مردم هزاره شش دهه قبل صادرکرده بود بطورعملی و عینی و زمینه شمول فرزندان مردم هزاره اعم از پسر و دختر در موسیسات تحصیلات عالی نظامی – پولیس و بورس های خارجی جهت تحصیلات عالی بدون تبعیض فراهم  ساخته شود و زمینه شمولیت جوانان مردم هزاره در مقام های عالی نظامی- پولیس – وزارت خارجه – در مقامات عالی وزارت خانه های دیگر ودر ولایات - متناسب با شعاع وجودی و ترکیب نفوس  که مردم هزاره  سومین قوم در افغانستان  است تامین گردد.

یکی از روش سیاست مداران حاکم درهر جامعه تحمیق مردم است وبه خاطر دوام حکومت شان به انواع حیله ونیرنگ وشعار های فریبنده  مردم را سر گرم می سازند تا متوجه کم کار ی ،بی لیا قتی ویا بی عدالتی آنها نگردد ودر باره  منا طق هزاره نشین کشور چندین سا ل است که از این شیوه استفاده می شود وتنها با دادن شعار های فریبنده وبه نام اینکه این مردم صلح دوستند آنهاراازمطالبات برحق شان به دور نگه داشته اند ،.  بخوبی میتوان  کم کاری وبی توجهی مسوولین دولتی را در اجرای امور کاری شان درک نمود که چه گونه  برای تثبیت اولویت ها و توازن تحقق  باز سازی  و تامین مشارکت ملی وعدالت اجتماعی ما نع تراشی و بهانه گیری مینمایند. برخورد همراه با تبعیض  مسوولان دولتی افغانستان در ادوار گوناکو ن نسبت به انکشاف اقتصادی و اجتماعی در هزاره جات که قلب پر طپیش کشور را تشکیل میدهد برای جامعه هزاره  همیشه سوال برانگیز بوده است سران دولت های وقت کوشش داشته اند تا با حیله وفریب صدای اعتراض مردم هزاره  دفع الوقت کرده وبا وعده های بی نتیجه وبی ثمر مردم را اغفال نمایند. مردم افغانستان در سر زمین واحدی زيست می نمايند پس در سرزمین واحد باید میزان بازسازی و انکشاف اقتصادی به گونه ء متوازن ومتعادل آن  به منصه ء اجرا در آید. باوجود سرازیر شدن میلیارد ها دالر کمک جامعه جهانی به افغانستان  بخاطر باز سازی وعمران وطن ما - با کمال تآسف درین قرن بیست ویکم هنوز هم  بیش از ششصد خانواده فقیر مردم هزاره در مغاره ها زندگی میکنند  وهشتادو پنج فیصد مردم مناطق هزاره نشین کشور در زیر خط فقر  قرار دارند  ودر زمستان سال روان خطر فاجعه انسانی در ین ساحه متصور میباشد.  و این کمک ها کدام اثری برزندگی مشقت بار مردم  این ساحه وارد  نکرده است و زندگی مردم مناطق هزاره نشین بد تراز دوهزار سال قبل که نیاکان شان که درین منطقه زیست مینمودند گردیده است.در حالیکه در ولایات نا آرام کشور هم بودجهء با ز سازی ، هم بودجه به نام جنگ، هم بودجه به نام کشت بدیل مواد مخدر پرداخته میشود وهم پول قاچاق مواد مخدر و از هر طریق امکانات مالی در آنجاها سرازیر میگردد . در مناطق مانند جنوب ، شرق ، جنوب شرق و جنوب غرب افغانستان که شمشیر طالبان در گردش است و جامعه ء جهانی از لحاظ نظامی بیشترین مصرف نظامی را در این مناطق متحمل میشوندو درهر نوبت عملیات گسترده ای را براه می اندازند - اگر مکتبی ، ساختمانی ویا سرکی ساخته شود. به زودی کمین گران طالبی آنهارا منهدم می نمایند ولی بنا بر سیاست دولت کنونی زیاد ترین بودجه ء انکشافی در همین مناطق اختصاص یافته است . برخلاف مناطقی که از امنیت کامل بر خوردار است ،  که هزاره جات یکی از امن ترین نقاط افغانستان می باشد ، خبری از بازسازی  در آن محلات وجود ندارد.اگر یک سیاست مرموز در قبال هزاره ها در یک استراتژی بدخواهانه از سوی دست های نا پیدا ، اعمال نمیگردید ، بامیان یک موزیم نا منقول است.  هنوز دهها استوپه ، رواق ، بت های خوابیده ، شهر غلغله  ، دره فولادی ، آبشارهای طبیعی با آبهای معدنی ، شهرهای در زیر خاک خوابیده ،  چهره ء تاریخی بامیان را به مثابه یکی از مناطقی با تاریخ باستان ، برجسته می سازد که اگر بازسازی آن روی دست گرفته می شد وبرای کشفیات آثار تاریخی بودجه ای لازم اختصاص می یافت. باستان شناسان غربی به منطقه فرا خوانده می شد وزمینه ء آسایش آنها وسیاحان خارجی فراهم میگردید ، در آن صورت هزاران توریست سالانه به بامیان می آمدند و با وارد شدن اسعار ،  در طی یکی دو سال مصارف باز سازی باميان تلافی می گرديد. ازآنجائیکه هزاره جات در قلب افغانستان موقعیت داردو کوهستانی ترین  مناطق کشور را میسازدومنابع غنی زیر زمینی در بطن این کوه پایه ها مدفن است اگر کمی توجه ودلسوزی صورت گرفت این سر زمین به غنی ترین وشکوفاترین ساحات افغانستان مبدل میگردید. مردم فقر زده ومظلوم هزاره جات می پرسند که در ین سر زمین صلح آمیز هزاره جات  بی عدالتی  تا چه  وقت  ادامه خواهد یافت؟

 چنانچه درین روزهای نزدیک نشست توسعه شهری و فرهنگی بامیان در کابل.با شرکت شماری از مقامهای بلند پایه دولت افغانستان و فرستاده ویژه دبیر کل سازمان ملل برای بررسی منابع مالی و راههای اجرایی شدن این برنامه برگزارشد. که در این نشست جلیل شمس، وزیر اقتصاد افغانستان، از برگزار کنندگان این نشست گفت جلب کمک و ایجاد هم آهنگی میان دولت افغانستان و نهادهای کمک کننده خارجی از اهداف عمده این نشست است. نهادهای کمک کننده و دولت افغانستان در این نشست وعده کردند که در زمینه نگهداری زیربناهای تاریخی و زیرساختهای این ولایت کمک خواهند کرد. اما مقدار این کمک ها در این نشست مشخص نشد. ، مسئولان تاکید کردند که "پسماندگی" بامیان به توجه ویژه ای نیازمند است.ا ین مقامات می پذیرند که ظرف هفت سال گذشته توجه چندانی به باز سازی ولایت بامیان نشده است. گرچه این نشست بخاطر کمپاین تبلغاتی انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده بود و بیشترمصرف سیاسی مبلغین را احتوا میکرد ولی روی همرفته بالای بی توجهی و عدم با زسازی طی مدت هفت سال اخیردر بامیان صحه گذاشتند که تبعیض  و غیر متوازن بودن باز سازی در کشور را از طرف حکومت کنونی برملا میسازد. مردم بامیان باید دیگر فریب تبلغات این مبلغین دروغگو و فریبکار را نخورند که درین مدت هفت سال گذشته نیز چندین بار رهبران کنونی به مردم بامیان درضمن چندین مسافرت تبلغاتی وعده باز سازی داده بودند که تاهنوز جامه عمل نپوشیده است آنان صرف به مردم  بامیان شعار تبلغاتی و حرف تحویل دادندو رفتند که دوباره برای اخذ رای ضرورت پیدا کردند و این جلسه نمایشی را درباره بامیان برگزار نموده اند تا مجددا این مردم را تحمیق و فریب دهند. مردم بامیان به این آقایون میگویند دیگر نمیتوانید  این مردم را فریب بدهید. واز طرف دیگر قند هار وبامیان به عنوان دو منطقه، بر تری خواهی ومحرو میت، مثال اورده میشود ، بعید نیست که،کسانی از دایره انحصار با بها نه های چون : حفظ  وحدت و منافع ملی ، بگویند که، این حرفها  وحدت ملی را می شکند، نباید هزاره پشتون ، تاجیک و ازبک ویا  قندهار وبامیان گفته شود !!  اما مسول این بحرانها  ونا بسا ما نیها  گردانند گان اداره  وسیاست گران بی انصاف هستند، اگر می خواهند از اعتراض مردم وفر یاد افشا گرانه  در امان باشند،خود واعمال شان را اصلاح نماید. ولی استبداد بنا بر خصلت  فریب کارانه که دارد هر گز متو جه اعمال نفاق افکنا نه خود  نمی گردد، مستبدان تاریخی همیشه ،گناه خویش را به عهده مظلومان که فریاد تظلم خواهی شان بلند است میندازند. اقدامات دولت در ارتباط  با معتدل سازی سیاسی،  چون مشارکت ملی،دمو کراسی، ازادی بیان، حقوق شهر وندی وحقوق بشر، ومسایل باز سازی مناطق اقوام  مختلف کشور، در حد ریا کارانه بوده است  که: مردم هزاره هنوز هم به جرم هزاره بودن از تمامی امتیازات ملی و مسا عدت های جامعه جهانی، با ریا کاری محروم می شوند، ، مردان وزنان  مردم هزاره کار وخانه و جوا نان شان دانشگاه  و امکا نات تحصیلی ندارند، وهنوز هم در ادارات دولتی  کشورش نقش وحضور مناسب نیا فته که در سفارتخا نه های کشور خود تو هین وتحقیر می شوند ،  جوانان هزاره که با ظلم وتعدی از بدست اوردن بورسهای تحصیلی  محروم می گردند، انگاه حق دار ند که به گفته ها وتبلیغات جامعه جهانی و این دولت اعتماد  نکنند،  اما بعد از هفت سال و  بر گزاری ده ها کنفرانس - با میان، نه اباد شده است و نه هم صا حب سرک، هزاره ها باور دارند که: اگر باز سازی بامیان و دیگر مناطق شدیدأ محروم هزاره  جات منظور دولت می بود، بدون تشکیل کنفرانسهای  بی نتیجه تا هنوز به اجرا در می آمد و عملی می گردید.  مردم هزاره می بیند که هنوز هم  ازا قوام برتری خواه جنرال، وزیر ویا سفیر به دنیا می آید، هنوز هم فقط آنان برای کشور صا دق ودلسوز، می باشند ودیگران غیر مطمین!  ، بامیان همچنان ویران باقی خواهد ماند، که تفکر همنوایی با هزاره هنوز در افغانستان،ایجاد نشده است، بدین جهت معتقد هستیم،که کنفرانس انکشافی .. بامیان که امروز در شهر کابل بر گزار گردیده است، از همان بازیهای بی ثمر و شاید هم تحمیق گرانه باشد، که پیش از این نیز بار ها تشکیل  گردیده وفرا موش شده است.  ،اما انچه که می بینیم تا هنوز سهم بامیان کنفرانس ونصیب قند هار ابادانی بو ده است وباز سازی  ولی این دو گانگی در یک کشور متحد در قدم اول رسوا کننده، گردانندگان سیاسی کشور و جامعه جهانی می باشد.

 رویکرد ها :-

- سایت آریایی زیرعنوان  عملکرد متناقض دولت های افغانستان نویسنده:- نو اندیش  . 

  - سایت آریایی زیرعنوان   مصارف هنگفت بیجا برای برنامه های غیر بنیادی و بی اساس داکتر جلیله سلیمی.

 - سایت سمنگان زیرعنوان سهم بامیان کنفرانس ونصیب قندهار ابادیست نویسنده زضا ضیائی.

 - سایت بی بی سی زیرعنوان  نشست توسعه شهری و فرهنگی بامیان در کابل.

- سایت آریانانت زیرعنوان  بازسازی افغانستان منبع: اکونومیست   ترجمه سعید شجاعی.

- سایت کاتب هزاره زیرعنوان  بی انصافی و عدم توازن درتطبیق باز سازی نویسنده :- صاحب این قلم .

-     یادداشتهای صاحب این قلم  .                 7 --  -  ماه- نوامبر- سال – 2008 . میلادی


November 9th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات